رادوینرادوین، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

♥♥ رادوین ؛ جوانمرد کوچولووو ♥♥

تولدت مبارک ...

    زیبای من... فردا تولد توست؛ دستانم تهی؛ با ذهنی سر شار از شوق فردا؛ به در باغ آسمان رفتم؛ ماه زل زده نگاه میکرد؛ تا تکه ابری چشمان ماه را بست از دیوار تاریکی بالا رفتم؛ آنقدر ستاره چیدم که صبح از دستانم گل خورشید روئید هدیه ای از آسمان برای؛ روز تولدت رسید. و دیدم هیچ چیز گلم را   جز عشق   لایق نیست ... رادوین عزیزم....عشق مامان و بابا تولد تو زیباترین و اهورایی ترین ارمغان زند گیمان تولد تو قشنگ تریت اتفاق زندگیمان تولد تو آر...
15 ارديبهشت 1393

مادر ...

                وقتی مادر باشی، همه لحظه لحظه ها رو لذت میبری، شیرینی اش هیچ وقت دلت را نمی زنه ... و این همه خوشبختی دلت رو می بره و تو ... مادر ... باید یادت باشه شکرگزار باشی از دریای رحمتی که همیشه به تو سخاوتمندانه بخشیده است .  انگار همین دیروز بود دست های کوچولوشو بوسیدم و از دیدنش دلم ضعف رفت... امروز رادوینم با دندان کوچکش همه چیز را گاز می زنه... روی پاهای کوچولوش می ایسته... وقتی قدم بر می دارد من و بابا قدم های کوچکت را که می لرزه می شماریم بلند بلند ... یک... دو ...سه ... واااای افتاد... بلند شو بیا رادوین جون.. و باز دوباره .....
14 ارديبهشت 1393
1